چکیده
امروزه تقریبا این وفاق شکل گرفته که اگر قرار است بهبودی در مسیر وظایف و کارکردهای نظام آموزش و پرورش کنونی ایجاد شود گریزی جز پروبلماتیزه کردن مفهومی به نام معلم ایرانی وجود ندارد. از همین رو تلاش برای مساله مند کردن این مفهوم، نیازمند نگاه دوباره به تعارض هایی است که معلمان ما اکنون با آن ها دست و پنجه نرم می کنند. دوگانه هایی از جمله آموزش یا پرورش، مرجعیت یا بی اعتباری، دانای کل یا کهنه اندیش بودن و حضور در حکومت یا اپوزیسیون، از جمله این تعارض ها هستند.
روشن است که تنها از دل آشتی میان این دوگانه ها و دستیابی به سنتزی بین این مولفه ها است که می توان انتظار داشت معلم ایرانی بتواند به کانون نظریه پردازی درباره دستگاه تعلیم و تربیت بازگشته و نقش آفرینی بایسته و شایسته خود را در پرورش نسلی آینده ساز باز یابد. این مقاله می کوشد تا با مساله مند کردن مفهوم معلم ایرانی بتواند انگیزه بخش نگرشی نوین درباره این مفهوم باشد.
می توانید برای مطالعه ادامه مقاله، کتاب الکترونیک فلسفه آموزش را خریداری کنید.